به گزارش قدس آنلاین به نقل از هفته نامه بیت المقدس؛ اوضاع در میانمار همچنان بحرانی است و موج حملات ارتش این کشور علیه اقلیت مسلمانان روهینگیا فروکش نکرده است. جنایات علیه روهینگاییها اقدامی سازمان یافته است که عفو بینالملل و نهادهای جهانی نیز به آن اذعان کردهاند و در این خصوص مسئولیت در وهله نخست با دولت میانمار است. دولتی که اکنون در راس آن شخصی قرار دارد که جایزه نوبل گرفته است، آنهم از نوع جایزه صلح!!
در خصوص این اقدام جنایتکارانه، نکات مختلفی قابل طرح است که در ادامه به برخی از آنها می پردازیم؛
- میانمار حدود 60 میلیون جمعیت دارد که گفته میشود بین 3 تا 5 میلیون آنرا مسلمانان تشکیل میدهند و البته مسلمانان خود به 2 گروه تقسیم میشوند، که گروه کوچکتر همین روهینگیاییها هستند که زیر یک میلیون نفر جمعیت دارند. ریشه اختلافات آنها با بوداییان که اتفاقا آنها هم به دو طیف رادیکال و معتدل دسته بندی میشوند، قدیمی بوده و به دهههای قبل باز می گردد؛ دل خوش کردن روهینگیاییها به وعده انگلیسیها در دوران استعمار این کشور موجب شد تا آنها از ارتش این کشور در مقابل بوداییها حمایت کنند و پس از استقلال برمه(میانمار) متهم به همکاری با اجانب شوند. این نزاع البته به مرور زمان و با رخ دادن حوادث مختلف تشدید شده است.
- اگرچه از سهم و نقش برخی گروههای افراطی در میان مسلمانان روهینگیا، مانند «ارتش آزادی بخش روهینگیا»، در شعله ورتر شدن این درگیریها نباید غافل شد اما در همین زمینه هم باید درباره عوامل محرک این گروههای افراطی و نقش دستهای پشت پرده برای آتش افروزی در گوشهای دیگر از کره خاکی تحقیق نمود. به نظر میرسد با رو به افول نهادن گروههای تکفیری مانند داعش در منطقه غرب آسیا، حامیان پشت پرده آنها بدنبال یافتن منطقه جایگزین هستند و شرق آسیا به دلایل مختلف برای حضور و اقدامات بعدی تکفیریها مناسب است.
- بحران میانمار و کشتار مسلمانان دو پیامد مهم دارد؛ نخست آنکه بر چالشهای امنیتی منطقه میافزاید و از سوی دیگر با توجه به جایگاه بودائیان در چین، به تنش میان پکن و جهان اسلام منجر میشود.
در واقع غرب با یک تیر چند نشان را هدف قرار داده است. اولا برای نیروهای تربیت شدهاش، محل حضور و عملیات جدیدی دست و پا میکند. ثانیا رقبای بالفعل یا بالقوهاش، مانند چین، اندونزی، هند و ... را با مسئلهای جدی و جدید به نام حضور عملیاتی گروههای تکفیری مواجه میکند و در نهایت موجبات جدایی برخی از این کشورها و در راس آنها چین را از همپیمانی با برخی کشورهای اسلامی مانند ایران در ضدیت با محور غربی، فراهم میکند. نباید فراموش کرد که بودائیان جمعیت قابل توجهی در شرق آسیا دارند که تاکنون تقابل خاصی با مسلمانان نداشتهاند و حتی در همین میانمار هم عمده بودائیان مخالف اقدامات ضداسلامی گروه های افراطی بودایی به رهبری «آشین ویراتو» هستند.
- باید به این سوال پاسخ گفت که؛ اگر امروز بخشی از این مسلمانان به گروههای افراطی گرایش دارند سهم ما، بعنوان انقلاب اسلامی ایران، در آن چیست؟
آیا اگر ما به موقع و به میزان مناسب در گذشته به این اقلیت مسلمان توجه کرده بودیم بازهم آنها به دامن افراطی گری پناه میبردند؟
- همانگونه که رهبر انقلاب در پیام اخیر خود به حجاج تاکید فرمودند یکی از وظایف نخبگان کشورهای اسلامی «دفاع قاطع از اقلّیّتهای تحت ستم مسلمان، همچون مظلومان میانمار» است. موضوعی که پیشتر هم ایشان به بیانی دیگر آنرا از مقامات دستگاه قضایی کشورمان مطالبه کرده بودند: «قوه قضائیه باید در موضوعاتی همچون ... حمایت از شخصیتهای مظلوم دنیا همچون شیخ زکزاکی و یا حمایت از مسلمانان میانمار و کشمیر، از جایگاه حقوقی وارد شود و نظر حمایتی و یا مخالفت خود را قاطعانه اعلام کند تا در دنیا منعکس شود». جنایات اخیر علیه این گروه از مسلمانان فرصت مناسبی را فراهم آورده تا بار دیگر و با صدای رسا، دروغین بودن شعارهای حقوق بشری جهان غرب و نهادهای فشل آن، فریاد شود و البته در همین مسیر کوتاهیهای قبلی ما در توجه به مظلومین اقصی نقاط عالم، تا حدی جبران گردد. انتهای پیام
محمد مهدی رحیمی
هفته نامه بیت المقدس دوشنبه هر هفته ضمیمه روزنامه قدس منتشر می شود.
نظر شما